ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
داستان خواندنی دزد با شرف
گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی
نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند. او را گفتند :
چرا این همه مال را از دست دادی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ،مال
او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. اگر آن را پس
نمی دادم و عقیده صاحب آن مال ، خللی می یافت ، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است