ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
داستان کوتاه قهرمانی در پارالمپیک
چند سال پیش در جریان بازی های پارالمپیک المپیک معلولین در شهر سیاتل
آمریکا ۹ نفر از شرکت کنندگان دو۱۰۰متر پشت خط آغاز مسابقه قرار گرفتند.
همه این ۹ نفر افرادی بودند که ما آنها را عقب مانده ذهنی و جسمی می
خوانیم. آنها با شنیدن صدای تپانچه حرکت کردند. بدیهی است که آنها هرگز
قادر به دویدن با سرعت نبودند و حتی نمی توانستند به سرعت قدم بردارند بلکه
هر یک به نوبه خود با تلاش فراوان می کوشید تا مسیر مسابقه را طی کرده و
برنده مدال پارالمپیک شود ناگهان در بین راه مچ پای یکی از شرکت کنندگان
پیچ خورد . این دختر یکی دو تا غلت روی زمین خورد و به گریه افتاد. هشت نفر
دیگر صدای گریه او را شنیدند ، آنها ایستادند، سپس همه به عقب بازگشتند و
به طرف او رفتند یکی از آنها که مبتلا به سندروم داون عقب ماندگی شدید جسمی
و روانی بود، خم شد و دختر گریان را بوسید و گفت : این دردت رو تسکین میده
.سپس هر ۹ نفر بازو در بازوی هم انداختند و خود را قدم زنان به خط پایان
رساندند. در واقع همه آنها اول شدند. تمام جمعیت ورزشگاه به پا خواستند و
۱۰ دقیقه برای آنها کف زدند